عین صاد

انشاالله کوتاه میخوانیم |عمیق فکر میکنیم|وزیبا عمل میکنیم

عین صاد

انشاالله کوتاه میخوانیم |عمیق فکر میکنیم|وزیبا عمل میکنیم

سلام خوش آمدید
علت آشفتگی ادبیات ایران

علت آشفتگی ادبیات ایران

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۰:۳۸ ق.ظ

ادیب و ناقد ما پشتوانه‌ای ندارد، بینش و زاویۀ دید و معیاری ندارد، فلسفه و مشهدی ندارد و همین است که هر روز رنگی می‌گیرد و در هر برخورد، به احساسی جدید می‌رسد.

گاهی مجرم، گاهی محیط، گاهی جرم، گاهی زمین، گاهی آسمان، گاهی روابط اجتماعی و گاهی آدم‌ها عمل‌ها و حرف‌ها را محکوم می‌کند. نه مارکسیست است که به روابط اجتماعی روی بیاورد، نه اگزیستانسیالیست است که انسان را محاکمه نماید، نه قضا و قدر را می‌شناسد و نه شرایط و حوادث را. نه انسان را می‌شناسد و ترکیب نیروها و برآیند جبرها را و نه جامعه و تاریخ و داد و ستدها را. راستی در چنین هنگامۀ سرگردان و

مبهمی، بدون پشتوانۀ فلسفی و بینشی و بدون حضور و شهود و زاویۀ دیدی و بدون معیار انتخاب و معیار نقدی، چگونه می‌توانیم شاهد ادبیات بالنده و یا نقد آزاد و اصیلی باشیم که ادبیات را به سرشاری و غنای بیشتری برساند. آثار بزرگ هنگامی تحقق یافتند که نویسنده به دنیایی دیگر واقف شده و از دنیای واقع گریخته و طرحی دیگر از زندگی و انسان و از جامعۀ انسانی پرورده است.

آیا از آن‌هایی که در وقوف و در گریز خویش، چشم به دیگران داشته‌اند، می‌توان کاری بزرگ توقع داشت؟ آیا از آن‌ها که بینش و مشهد و زاویۀ دید و معیاری ندارند، ابتکار و خلاقیت انتظار می‌رود؟ آشفتگی ادبیات صدسالۀ ما که گاهی غرب‌زده و گاهی تاریخ زده و گاهی سطحی و شتاب زده و گاهی فروید زده و گاهی حزبی و فلک زده و گاهی افسانه باز و اسطوره پرداز و گاهی پوچ و بیهوده و گاهی لذت پناه و واپس‌گراست،[1] از این بی‌ریشه‌گی و تعلیق خبر می‌دهد.

آن‌چه می‌تواند این آشفتگی را به امن و آگاهی و سرشاری و پالایش مطلوب برساند، نقدی است که به دید و نگاه ناقد، وابسته نباشد، بلکه با هدف ادیب و امکانات ادیب به نقد برخاسته باشد و احتمالات معقول و شروع و ختم‌ها و پرداخت‌ها و طرح‌های فراموش شده را به او گوش‌زد نماید و برخوردهای مناسب را در هر موقعیتی به او نشان بدهد. این تطبیق، بیشتر از نقدهای تفسیری و تحلیلی و تاریخی و روانی و اجتماعی و علمی و تحقیقی‌[2] اثر خواهد گذاشت و سازنده‌تر خواهد بود؛ چون ادیب هنرمند با هدف خویش و امکانات و احتمالات و برخوردهای معقولی آشنا می‌شود که بر او تحمیلی ندارد و او را با دنیاهای دیگران به محاکمه نمی‌کشد.

_____________________________

[1]. اشاره به دوره‏ها و ضعف‏هاى هنر و داستان در« صد سال داستان نویسى ایران»، عابدینى.

[2]. نقد ادبى، زرین کوب، صص 570-580 و صص 711-716

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
عین صاد

انتشار وآشنایی با اندیشه های استاد علی صفایی حائری